ایران در آستانهٔ مشروطه یعنی در سالهای پایانی سلطنت مظفرالدین شاه شرایطی بحرانی داشت. بیش از ۱۰۰ سال از تهاجم همه جانبهٔ غربِ فراماسون به ایران میگذشت و در این مدت کشور بسیار آسیب دیده بود. در آستانهٔ مشروطه دو نیرو در صحنهٔ کشور حضور داشتند: یکی علمای شیعه و مردم مسلمان، و دیگری استعمار غرب و جریان نفوذ فراماسونی. این دو نیرو با اهداف بسیار متفاوتی که داشتند هر دو خواهان تغییراتی در حکومت بودند. علما برای بهبود شرایط تأسیس عدالتخانه را مطرح کردند. فراماسونها هم با ایجاد بحرانهای مصنوعی به دنبال ضربه زدن به حکومت قاجارها بودند اما به نتیجه نرسیدند. پس روی این حرکت عدالتخواهانه دست گذاشتند تا آن را در اختیار بگیرند. با مهاجرت علما از تهران فراماسونهایی مانند اردشیر جی و سید حسن تقیزاده در میان مردم تبلیغ کردند که برای در امان ماندن از تعرض حکومت باید در سفارت انگلستان تحصن کرد. در این زمان از قیام مردم و از سفارتخانهٔ انگلیس حرف مشروطهخواهی بلند شد. در سفارت به متحصنین یاد دادند به جای عدالتخانه بگوئید مشروطه. به این ترتیب موجی ضعیف آمد و روی موج بزرگ سوار شد و همه چیز را به نفع خود تمام کرد. فراماسونها که حالا به نام وکلای مجلس امور را در دست گرفته بودند برای نوشتن قانون اساسی مشروطیت قوانین انگلستان، فرانسه و بلژیک را به عنوان الگوی خود انتخاب کردند. وقتی شیخ فضل الله نوری در جلسات مجلس شرکت میکرد متوجه میشد که اینها در قانونگذاری قانون اسلامی را زیر سؤال میبرند و بدعت میگذارند. شیخ فضل الله نوری جریان نفوذ فراماسونی را به خوبی میشناخت و بیدینی آنها برایش محرز بود. در نتیجه شیخ به علمای دیگر هشدار میداد که از اینها دور شوند. ایشان در نامهای به پسرشان ضیاءالدین مینویسند: «ایران به دو تأسیس بزرگ محتاج است. یکی تأسیس برای تقویت اهالی به معارفی که امروز از پرتوی آنها روی زمین روشن شده است و دیگری تأسیس مَعدِلت عمومی برای برقراری عدالت که تمام طبقات رعیت از شکایات دوائر دولتی و تطاول ظلام و حکام آسوده باشند. حیات ملت و استقرار دولت و ترقی رعیت من جمیع الجهات انحصار دارد به این دو تأسیس عظیم نه صیغههٔ «کُنستیتوسیون» و عنوان پارلِمِنت و اختراع آزادی و برابری که یک ثلث شریعت مقدسه را میبرد.»
شیخ در ادامه مینویسند: «درمان دردهای بیپایان را از احکام اسلام بخواهید…و تمدن را از مدینهالرسول مشتق بفرمایید.»
دو نیروی درگیر در مشروطه
مدت زمان : ۳ دقیقه
برچسبها: اردشیر جی | اردشیر جی ریپورتر | انگلیس | سید حسن تقیزاده | شیخ فضل الله نوری | فراماسونری | مشروطه | مظفرالدین شاه
خلاصه
در آستانه مشروطه دو نیرو در صحنه کشور حضور داشتند: یکی علمای شیعه و مردم مسلمان، و دیگری استعمار غرب و جریان نفوذ ماسونی. این دو نیرو با اهداف بسیار متفاوتی که داشتند هر دو خواهان تغییراتی در حکومت بودند...
سلام
من خیلی اهل تلویزیون نیستم
اما روز جمعه ۲۳ فروردین منزل یکی از بستگان شبکه افق روشن بود و برنامه ای به نام دوران پخش میکرد .
آقایی و دو خانم چادری نشسته و در مورد تاریخ قاجار و انقلاب مشروطه صحبت میکردند بدین صورت که آن آقا مثل یک معلم از خانم ها می پرسید که مثلا عهدنامه گلستان چطور شد و آنها مثل شاگردی که امتحان پس میدهد پاسخ میدادند.
نه چالشی و نه گفتگوی متقابلی .
همین و بس .
من اطلاعات فوقالعاده ای ندارم ،
اما آن برنامه بقدر کافی حرص مرا درآورد .
خلاصه آن برنامه آن بود که نشان دهد تمام اتفاقات دوران قاجار زیر سر ماسون ها بوده و علت شکست ایران از روسیه و انعقاد قراردادهای ترکمانچای و گلستان ، ماسون ها بودند و انقلاب مشروطه را ماسون ها راه انداختند و بعد هم آن را به انحراف کشاندند و …
نکتهای که باعث نگارش این متن شده آن که ،
در برنامه ادعا شد :
ماسون ها برای اینکه اهداف خود را عملی کنند
بعضی از روحانیون را جذب فرقه فراماسونری کردند !
و بعضی از ماسون ها برای نفوذ در روحانیون ، رفتند و روحانی شدند !!!؟
بعد اعلام شد که امثال سید جمال واعظ و ملک المتکلمین از ماسون هایی بودند که رفتند و روحانی شدند و آنگاه با استفاده از لباس روحانیت در بین انقلابیون مشروطه اهداف خود را پیاده میکردند !!
هم چنین در بین اطرفیان آخوند خراسانی هم نفوذ کرده و از طریق آنان به آخوند خراسانی افکار خود را منتقل کرده و اعمال میکردند! !؟
بعد هم ماسون ها شیخ فضل الله نوری را محاکمه و اعدام کردند !
________
فارغ از روش دایی جان ناپلئونی آن برنامه ، من فکر میکنم مسئولین صدا و سیما خیلی به قهقرا رفته و در حد وقیحانه ای برای اینکه نشان دهند انقلاب مشروطه چقدر چیز بدی بوده ، حاضر شدهاند حتی روحانیت را هم به پای هدف خود قربانی کنند و باتوجه به اینکه رهبری اصلی انقلاب مشروطه بر عهده علما بود ، آن علما را ماسون و انگلیسی و عامل اجنبی و نامسلمان جلوه دهند و هرکه را که با مشی آنان مطابقت نمیکند به تهمت هایی بنوازند و در دید مردم خراب کنند .
و من یادم نیست که در آن برنامه ، علامه نایینی را هم ، که مبانی مردمسالاری مشروطه را از نظر دینی ، توضیح داد و توجیه کرد ؛ مورد عنایت قرار دادند یا خیر ؟
اما اقدام صدا و سیما جز بریدن شاخه ای که این مملکت و نظام بر روی آن نشسته ، چه معنای دیگری دارد ؟
صدا و سیما مدعی است که برخی روحانیان ماسون شدند و برخی ماسون ها روحانی شدند و آنقدر در جامعه نفوذ کردند که توانستند انقلاب مشروطه را منحرف کنند و مرجع تقلید تهران را دار بزنند و در بیت آخوند خراسانی نفوذ کنند و مقاومت ملت ایران در مقابل روسیه را به شکست بکشند و عهدنامه های گلستان و ترکمانچای را بر ملت تحمیل کنند و …!!
فرض کنید کسی همین ادعا را بپذیرد و بگوید من هم دخالت ماسون ها در روحانیت را قبول دارم .
و آنگاه ادعاهایی را مطرح کند که :
چه بسا حتی فتوای تنباکو هم زیر سر ماسون ها باشد و رویتر که از معامله تنباکو با ایران سودی نکرده بود با فریب میرزای شیرازی و مظلوم نمایی مردم و ادعای اینکه اجانب بر مملکت مسلط شده اند ؛ توانست آن فتوا را توسط میرزا صادر کند و خسارت فوق العاده ای از دولت ایران بگیرد که در تاریخ ثبت است .
یا اینکه ادعا کند ماسون ها که از قدرت گرفتن شاه و اصلاحات او در مورد اصلاحات اراضی و لغو نظام ارباب و رعیتی ناراحت بودند با استفاده از نفوذی های خود روحانیون را بر علیه شاه تحریک کرده و انقلاب ۵۷ را راه اندازی کردند !@؟
یا اینکه ادعا کنند ماسون ها با تحریک آیت الله کاشانی بر علیه مصدق و برداشتن پشتیبانی او از مصدق موجبات سقوط دولت وی و کودتا را فراهم کردند !!!
و یا اینکه ادعا کنند که نواب صفوی ماسون بود یا اینکه تحت نفوذ ماسون ها کارهای خود را انجام میداد !
و هر ادعای دیگری
……..
تمام ادعای روحانیت شیعه این بوده که در طول تاریخ مستقل بوده و کسی نتوانسته ان را منحرف کند و یا اینکه تحت تاثیر قرار دهد .
و
حالا در یک برنامه تلویزیونی در شبکه رسمی جمهوری اسلامی اینگونه اعلام میشود که ،
نخیر
روحانیون هم ماسون بوده اند .
فتامل
سلام عزیز
بیشتر در موردمشروطه مطالعه کن. مشروطه ربطی به انقلاب نداره. جدا از اون که شاه بعد از اصلاحات ارضی قدرت نگرفت، مملکت به زمین خورد. فتوای میرزای شیرازی هم که سال ها قبل از مشروطه بوده. شما حق داری از یه تحلیل این برنامه خوشت نیاد، مثل من. ولی اینکه نمیشه با بی انصافی گودرزو به شقایق ربط بدی و بگی همه تحلیلا آبکی هس. بیشتر دقت کن دوست عزیز
سلام خدمت دوستان شبکه افق و برنامه سازان مستند «دوران»
خوب این یک استدلال و نظری است که قابل تامل است و جای بحث دارد.
البته منصفانه بایست اشاره ای کنم که به عنوان یک دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی، برنامه شما را از ابتدا دیدم و حقیقتاً کار بسیار ارزنده ای است که شاید بیش از یکسال صرف تحقیق و کنکاش و تورق کتب تاریخی شده است. کاری بدیع، سخت و بسیار جسورانه!
اما آنچه که مهم است و نبایست از یاد برد، تاریخ راز آلود و اغواگر است و انسان به ما هو انسان را به عنوان اولین بازیگر این عرصه انتخاب کرده است تا بفرمایش حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه الصلاه و السلام، توجه و تدبر در زندگی گذشتگان و توجه به دوران ماضیه، یقیناً سبب عبرت گرفتن و آموختن اتفاقات آتی برای آیندگان خواهد شد، چرا که تاریخ همواره به اشکال و حالات مختلف تکرار خواهد شد. به این دوست عزیز حق میدهم چنین برداشتی را از برنامه شما داشته باشد، چرا که مسلم است ایشان دغدغه ای درست نسبت به آنچه که در گذشته اتفاق افتاده است دارد و شبهه ایجاد شده می تواند فرصتی برای عیار واقعی برنامه دوران باشد؛لذا تقاضا می کنم و پیشنهاد دارم ضمن اختصاص یک برنامه و حتی الامکان برنامه آتی، تبین و تشریح نقد و ایراد گفته شده را با پاسخ مستدلتر و کاملتر توصیف بفرمایید.
منتظر پاسخ و نظر برنامه دوران به این شبهات خواهیم بود.
ممنون و سپاسگزار هستم.
با سلام
تشکر از برنامه های خوب شما
این قسمت از برنامه رو کجا می تونم به صورت کامل دانلود کنم؟
با تشکر
با سلام
ممنون از اظهار لطف شما
فایل صوتی حاضر در برنامه پخش نشده و خارج از برنامه تلویزیونی است.
علی ای حال، برای دریافت نسخه کامل قسمتهای برنامه میتوانید به بخش آرشیو سایت مراجعه نمایید.