۱-یه شباهت های بین بیسمارک و هیتلر وجود داره و از اونجایی که هردوشون ماسون هستند بنظر میرسه ممکنه از یه لوژ باشن. مثلا رفتارشون در مورد استقلال اقتصادی (تاکید بیسمارک بر صنعت و اقتصاد هیتلر بر آتارکی یا استقلال اقتصادی)، مشکل داشتن با یهودی ها (که البته در مورد هیتلر بیشتر؛ حقم داشت چون یهودیا آلمان رو بدبخت کردن)، یا مثلا تحویل نگرفتن بقیه ماسون ها (منظور لوژهای دیگه مثل لوژ فرانسه و انگلیس ؛ که البته باز شدت عمل هیتلر تو این زمینه بیشتره، حتی یالمار شاختو که از لوژ اورانیاست سال ۴۴ زندانی میکنه در اردوگاه راونسبروک). هردوشون آلمان رو سر و سامون میدن با اینکه ماسون هستن و با اینکه اول در پی منافع لوژ و بورژوا هستن به مردم هم این وسط یه چیز کوچیکی میرسه (عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد)، هردو از ظرفیت کلیسا و دین استفاده میکنن، هر دو ملی گرا ولی مخالف کمونسیم هستن (البته هیتلر یکم زکاوتش بیشتره و قسمت های بدرد بخور سوسیالیسم رو استفاده میکنه). در کل میشه رو این مطلب یه کار علمی مفصل انجام داد. راستی رایش دوم و سوم هم توسط این دو فرد هم بوجود میاد هم از بین میره!
۲-جالبه کلا در غرب آلمانی ها رو چپ و راست مورد لعنت و نفرین قرار میدن؛ تو این ۲۰۰۰ سال تنها حکومت آلمان یکی برای بیسمارک بوده یکی هیتلر (یه مقدارم زمان هیندنبورگ در جمهوری وایمار ۳۴ به بعد تا نزدیکای ۳۹) بقیش هم که یا ایالت بودن یا مثل زمان کارل و مگنس و اتو و فردریش ملوک الطوایفی الکتورال و مونارشی) که همین دو نفر هم (هیتلر و بیسمارک) یکسره لعن و نفرین میشن (البته بابت طرفداری این دوتا نمیگم، در کل میگم چون این طرز رفتار یه تابو و فرمول شده کلا). بیچاره آلمانیا، هنوزم دارن به جهود ها بابت بزرگترین دروغ تاریخ (هولوکاست) غرامت میدن و باید زیر چکمه برد پیت در فیلم تارانتینو له بشن!

اتو فون بیسمارک و آدولف هیتلر هر دو شخصیت های برجسته و مردان بزرگی در تاریخ آلمان هستند و هیچ سند و مدرک معتبری درباره فراماسون بودنشان وجود ندارد مخصوصا آدولف هیتلر که خودش یک یهودی ستیز و ماسون ستیز است که در کتابش نبرد من و سخنرانی هایش به وضوع دیده می شود و همچنین موزه هایی از لوازم مصادره شده از اعضای ماسون ها در خلال جنگ در سطح اروپا جایی برای ابهام باقی نمی گذارد . در واقع ملی گرایی آلمان باعث آن شکوفایی اقتصادی و صنعتی شدن و استقلال مردم و اقتصادش از کشور های دیگر شد و به همین دلیل دو جنگ جهانی اول و دوم به گونه ای با فتنه گری های ماسون های فرانسه و انگلستان شکل گرفت تا جلوی این امپراطوری های نوین مستقل و آزادی خواه را که می توانست برای همه کشور های جهان الگو باشد را بگیرند . همچنین پس از این دو جنگ و پیروزی متفقین و ماسون ها هم که شاهد بسیاری از درغ های تاریخی و سیاه نمایی هستیم . جلوی این ماسون های جهان میهن را می شود با اتحاد بر پایه ملت و ملی گرایی و با تقویت سنت ها و دین در جامعه و هوشیاری و استقلال اقصادی گرفت . ماسون ها هیچ وقت نمی توانند به جهان مسلط شوند چون خداوند شریکی برای خود نمی پذیرد و خداوند مالک مطلق است .