رقابت موجود میان نیکلای دوم، تزار روسیه و موتسوهیتو، امپراتور ژاپن، منشأ جنگ این دو کشور شد. هر دو نفر میخواستند مانند غربیها مستعمراتی را به چنگ آورند و هدف مشترک آنها کشور چین بود. روسها از قیام بوکسرها در چین استفاده کرده و با تصرف بخشی از منچوری و شبهجزیره لیائوتونگ و پورت آرتور از ژاپنیها پیشی جستند. آنها یک پادگان قوی در پورت آرتور ایجاد کردند. بریتانیا که از این گسترشطلبی روسها ناراضی شد، به ژاپن تعهد سپرد که در صورت حمله این کشور به روسیه دخالت نخواهد کرد. ژاپنیها بدون دادن اعلان جنگ به روسیه، در شب ۷ و بامداد ۸ فوریه سال ۱۹۰۴ میلادی به پورت آرتور حمله کردند. نیروی دریایی ژاپن تحت فرماندهی دریاسالار هیهاشیرو توگو، هفت فروند ناو جنگی روسیه را در بندر پورت آرتور غرق کرده و ۸۰۰۰ سرباز ژاپنی در ساحل شبه جزیره کره پیاده شده و به سوی سئول پیشروی کردند. در روز ۲ ژانویه سال ۱۹۰۵ میلادی پادگان نظامی روسیه در پورت آرتور تسلیم نیروهای ژاپنی میشود. پس از نبرد موکدن واقع در خاک منچوری، ارتش تزار ناگزیر به عقبنشینی از منچوری میشود.
سرانجام در ۲۷ می سال ۱۹۰۵ میلادی، نیروی دریایی ژاپن ناوگان بالتیک روسیه که به فرمان تزار نیکلای دوم از بالتیک به راه افتاده و پس از ۸ ماه به دریای حد فاصل کره و ژاپن رسیده بود را در تنگه تسوشیما در هم میشکند. از مجموع ۴۵ کشتی جنگی ناوگان بالتیک، تنها ۲ رزمناو و یک ناوشکن موفق به فرار میشوند. نبرد دریای تسوشیما در جنگ روسیه تزاری و امپراتوری ژاپن، یک نبرد تعیینکننده بود. نیکلای دوم پس از این شکست چارهای نداشت جز اینکه برای میانجیگری به تئودور روزولت رییس جمهور ایالات متحده متوسل شود. روزولت با تلاش توانست از توقعات ژاپن برای صلح با روسیه بکاهد.
با این حال، شکست روسیه از کشوری کوچک مانند ژاپن، عواقبی جبران ناپذیر برای حکومت تزاری به بار آورد. در پی شکست روسیه تزاری از ژاپن، این کشور کوچک به قدرت برتر شرق دور تبدیل شد. اقوام آسیایی نیز با شکست روسیه دریافتند که کشورهای اروپایی شکستناپذیر نیستند. برخی از کشورهای اروپایی نیز دریافتند که برتری آنها شکننده بوده و دوره آن رو به پایان است. فرانسه متوجه اشتباهی که در دهه ۱۸۸۰ میلادی در اتحاد با روسیه تزاری مرتکب شده بود، شد. بسیاری از بازرگانان فرانسوی به جای این که سرمایه خود را صرف مدرنیزه کردن صنایع خود بکنند، اوراق قرضه روسیه تزاری را خریداری کرده بودند. سیاستمدارانی که با اتحاد فرانسه و روسیه میخواستند انتقام شکست سال ۱۸۷۰ میلادی را از ارتش پروس و آلمان را بگیرند، متوجه شدند که متحد آنها یک قدرت پوشالی است.
در روز ۵ سپتامبر سال ۱۹۰۵ میلادی در شهر پرتسموث ایالات متحده، پیمان پرتسموث میان روسیه تزاری و امپراتوری ژاپن امضا شد که سند شکست نظامی ارتش تزاری در جنگ با ژاپن بود. پس از شکست تحقیرآمیز روسیه از ژاپن و از دست دادن بندر پورت آرتور در چین و نابودی ناوگان دریایی روسیه در تنگه تسوشیما، روسیه تزاری ناگزیر شد برای صلح با ژاپن بر اساس مفاد پیمان پرتسموث نیمی از جزیره ساخالین، متصرفاتش در منچوری، پورت آرتور و شبه جزیره لیائوتونگ را به ژاپن واگذار کند. در عین حال، روسیه قیمومت ژاپن بر کره و بخش اعظم منچوری را به رسمیت شناخت. البته تئودور روزولت، رئیس جمهور وقت ایالات متحده در این میان دخالت میکند، زیرا تقاضاهای ژاپن در پی شکست روسیه تزاری به مراتب بیشتر از سرزمینهایی بود که بر اساس پیمان پرتسموث به دست آورد. شکست روسیه تزاری -یکی از قدرتهای بزرگ جهان- از یک کشور کوچک آسیایی، عواقب ناخوشایند و غیرقابل پیشبینی برای حکومت تزاری به بار آورد. این شکست منجر به یک انقلاب در سال ۱۹۰۵ در این روسیه شد و از همان زمان شاهد سست شدن پایههای حکومت تزاری هستیم.
منابع:
سلام چرا برخی مستندات لینک دانلود ندارد؟!
سلام
اگر منظورتان منابع است، برای منابع لینک دانلود قرار نمیگیرد(مرسوم نیست و بخش عمدهای از منابع هم که چاپی هستند و نه آنلاین). در مورد لینکهایی هم که روبهروی برخی منابع مشاهده میشوند، لینک مربوطه، لینک صفحه آنلاین منبع مورد نظر بوده و نه لینک دانلود.
در مورد فایلهای تصویری و صوتی نیز، در ذیل مطلبی که لینک آن قرار داده نشده، کامنت بگذارید تا لینک آن به صورت جداگانه قرار داده شود.
رزم ناو پتمکین یکی از اون دو رزمناو سالم مونده از گردان بالتیک هستش که ملوانانش شورش میکنن و بعد به رومانی فرار میکنن. آقای “آیزنشتاین” کارگردان روسی دهه ۲۰ شوروی یه فیلم خیلی قوی از داستان این رزم ناو رو کار کرده که از شورش ملوانان تا شورش شهر اودسا و انقلاب نافرجام سال ۱۹۰۵ رو نشون داده. پلکان اودسا که قزاق های تزار مردم رو روی اون به گلوله میبندن از نقاط قوت فیلمه و خیلی معروفه. کلا فیلم جلالی و ایدئولوژیکی هستش (درست و قوی کار شده البته در جهت ایدئولوژی طاغوتی کمونسیم ولی در کل فرمول درسته، تنها معبودش یعنی کمونیسم غلطه)