در سالهاى ۱۶۲۰ و ۱۶۳۵، فشار اقتصادى عظیمى بر انگلستان مستولى شد و افراد زیادى بیکار شدند. انقلاب صنعتى صنعت نوپاى پارچهبافى را به ارمغان آورده بود که خود نیاز به تهیه هر چه بیشتر پشم و نخ داشت تا بتواند چرخهاى این صنعت را بچرخاند. صاحبان زمین، مزارع را بسته و روستانشینان را اخراج کرده تا به ترویج و پرورش گوسفند بپردازند. گسترش مستعمرات روزنهاى بود براى این جمعیت انبوه که شرایط بهتری بیابند. دلایل سیاسى تأثیر زیادى بر مهاجرت افراد به آمریکا داشت. در دههٔ ۱۶۳۰ ، قانون اختیارى چارلز اول انگیزهٔ بزرگى به مهاجرین داد تا به سوى دنیاى جدید حرکت کنند.
زمینداران انگلیسـی کـه در قـرن ۱۷ با تبدیل زمینهای کشاورزی خود به چراگاه، هـزاران دهقـان را آواره و بیخانمان کرده بودند، با تشکیل کلونیهایی در قارهٔ جدید، این دهقانـان بیزمین را به همراه گروههای زیادی از زندانیان خطرناک و خـردهمالکـان فقیر و افراد مقروضی که معروف به «بردگان سپید» بودنـد، روانـهٔ آمریکـا کردند تا در آنجا زندگی کنند. بدین سان هم دولت استعمارگر انگلـیس از دست این «مزاحمین» خلاص میشد و هم زمینها و امکانـات جدیـدی برای اشراف انگلیسی در قارهٔ بکر و سرسبز آمریکا پدید میآمد.
اولین شهرک انگلیسی در آمریکـای شـمالی و اولین مهاجرنشین دائمی در سال ۱۶۰۷ به نام جیمز تاون در محل کنونی ایالت ویرجینیا پایهگذاری شد. نخستین مستعمرهٔ انگلیس در آمریکا، جیمز تاون بود.
ویرجینیا به دلیل اینکه اولین و قدیمیترین قلمرو پادشاهی انگلستان و نیز زادگاه بیشترین رؤسای جمهوری آمریکا بوده با نامهای مستعار «قلمرو کهن» و «مادر رؤسای جمهور» شناخته میشود. جرج واشینگتن، توماس جفرسون، جیمز مدیسون و جیمز مونرو رئیسجمهورهایی بودند که از این ایالت برخواسته بودند. رئیسجمهورهایی که همگی از بردهداران مشهور و قدرتمند بودند. با چنین پیشینهای بردهداری در این ایالت قدمتی دیرینه و مستحکم دارد. منطقهٔ «شاکو باتم» در شهر ریچموند ایالت ویرجینیا یکی از بزرگترین مراکز بردهداری و تجارت بردهٔ آمریکا در قرنهای ۱۷ و ۱۸ میلادی بود. ریچموند آنچنان بازار پررونقی برای خرید و فروش بردههای سیاهپوست بود که گفته میشود اکثر سیاهپوستانی که امروز در آمریکا زندگی میکنند، اجدادی دارند که در ریچموند فروخته شدهاند. منطقهٔ نیم کیلومتر مربعی شاکو باتم در دوران اوج تجارت برده، بین ۴۰ تا ۵۰ مرکز مزایده برده، بین ۶ تا ۸ زندان بردگان، دهها دفتر تجارت برده و چندین و چند صنعت مرتبط با بردهداری را در خود جای داده بوده است. با این حال، اکنون بخش اعظم این منطقه تاریخی، تخریب و به جای آن، پارکینگ، جاده و بزرگراه احداث شده است.
البته ریچموند تنها به خاطر تاریخ بردهداریاش نیست که شناختهشده است، بلکه این شهر پایتخت «ایالات مؤتلفه آمریکا» در جنگ داخلی آمریکا نیز بود. ریچموند بهرغم شکست ایالتهای جنوبی در جنگ داخلی، تا همین امروز هم رهبران ایالات مؤتلفه در دوران جنگ را تحسین و تکریم و حتی از ایالات مؤتلفه، به خاطر اصرار بر ادامهٔ بردهداری تا حد تجزیهطلبی و جدایی از ایالتهای شمالی، حمایت میکند، اما به نظر میرسد تعمداً تلاش دارد تا شاکو باتم و تاریخ بردهداری آن را از یاد ببرد.
تلاشها برای بازسازی تاریخ شاکو باتم از اوایل دهه ۱۹۹۰ آغاز و از سال ۲۰۰۴ به طور جدیتری پیگیری شد البته مقامات شهری نیز به نوبه خود بارها با این تلاشها مقابله کردند. قبرستان سیاهپوستان که دهها و شاید صدها سیاهپوست بَرده و آزاد در آن دفن هستند، تا همین چند سال پیش، آسفالت شده و به عنوان پارکینگ تجاری از آن استفاده میشد. آنچه بیش از همه موجب خشم فعالان محلی شد این بود که آخرین کاربریِ این پارکینگ به استفاده «دانشگاه مشترکالمنافع ویرجینیا» برمیگردد که یک نهاد دولتی است. این پارکینگ پس از حدود یک دهه اعتراضات مردمی، در سال ۲۰۱۱ تخریب و به جای آن پارک کوچک یادبود برای قبرستان سیاهپوستان ساخته شد. با این وجود، مقامات شهری هنوز هم دستبردار نبودند و نیستند.
بعد از آنکه پارکینگِ ساختهشده روی قبرستان سیاهپوستان تخریب شد، «دوایت جونز» شهردار ریچموند با همراهی یک گروه عمومی-خصوصی به نام «ریوایتلایز آرویای» طرحی را ریختند تا یک مجموعه ورزشی، تفریحی و مسکونی را در این منطقه بسازند. با تلاش فعالان محلی این پروژه سال ۲۰۱۴ متوقف شد، اما آیندهٔ شاکو باتم هنوز هم در هالهای از ابهام است.
جنایات و ظلمهایی که نسبت به سیاهان در این ایالت رخ داد، سبب تربیت نسلهایی شد که خشونتهای مرگبار جزئی از عادات روزمرهشان شد. اخبار حملات مسلحانه و قتل عام مردم عادی در این ایالت بارها تیتر اول خبرهای جهان شده است.
حملهٔ مسلحانه یک دانشجو به دانشگاه ویرجینیا و کشتن ۳۲ نفر و زخمی کردن ۱۷ نفر به دلیل انتقام از بچههای پولدار در سال ۲۰۰۷ و اعتراضات خشونتبار گروههای راست افراطی و نژادپرست، در ایالت ویرجینیا در سال ۲۰۱۷ که منجر به کشته شدن ۳ نفر و مجروحیت ۳۵ نفر شد؛ نمونههای کوچکی از این خشونتها است.
با وجود چنین تاریخی شنیدن اخبار این روزهای ویرجینیا را عجیب و تأمل برانگیز میکند. سرنگون کردن و آتش زدن و انداختن مجسمه کریستف کلمب به دریاچه در شهر ریچموند اتفاقی حیرت آور است. شهری که اولین مجسمهٔ کلمب در سال ۱۹۳۷ در آن نصب شده بود اکنون مجسمه را به دلیل آن که نماد نژادپرستی و نسلکشی است به زیر میکشد؛ یا سرنگونی مجسمهٔ جفرسون دیویس، رئیسجمهور دورهٔ ایالات مؤتلفهٔ آمریکا از حامیان بردهداری در تاریخ آمریکا در این شهر خبر از آتشفشانی میدهد که قرنها در خاک ویرجینیا به جبر خاموش شده بود و امروز که شعلههایش جریان یافته، هیچ نیرو و قدرتی نمیتواند خاموشش کند.