ادامه از قسمت پنجم …
پس از حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، رمانها و آثار ادبی فراوانی با موضوع تأثیر این حملهها بر افراد مختلف در داخل و خارج از آمریکا نوشته شد. با وجود ادعای این رمانها مبنی بر پرداختن به تأثیر این حملات بر مردم آمریکا، نویسندگان برای توصیف مسلمانان و اعراب بیشتر از کلیشههای شرقشناسی استفاده میکنند و به نظر میرسد که بعد از ۱۱ سپتامبر کلیشهها و قالبهای گذشته محکمتر از پیش شده است.
دو رمان «تروریست» اثر جان آپدایک و «مرد در حال سقوط» نوشته دان دلیلو را میتوان به عنوان نمونههایی از این رویکرد، معرفی کرد.
جان آپدایک از مشهورترین و پرکارترین نویسندگان ادبیات آمریکا به شمار میرود. او شهرتش را به دلیل توصیفهای به اصطلاح «دقیق» و«بیطرفانه»اش از واقعیت، به دست آورده است. تروریست رمانی است درباره احمد، پسر ۱۸ ساله مسلمان که مـادرش ایرلنـدی-آمریکایی و پدرش دانشجویی مصری بوده است. جدال درونـی او، تنفـر او نسـبت بـه جامعه رو به زوال و انحطاط آمریکا، تلاش او برای گام برداشـتن در «صـراط مسـتقیم»، عطش او برای بهشت، و در نهایت تبـدیل شـدن او بـه تروریسـت و عامـل عملیـات انتحاری، موضوعهای اصلی رمان است که به آنها پرداخته میشود. معلم یهودی احمد و شیخ مسلمان و مذهبی او، در طول داستان در مقابل هـم قـرار مـیگیرنـد و بـا هـم مقایسه میشوند تا نویسنده نشان بدهد که معلم یهودی سعی میکند احمد را با تشویق به ادامه تحصیل، به سوی زندگی طبیعی هدایت کند؛ در حالی که معلـم مسـلمان او را به اعمال تروریستی و انتحاری دعوت میکند.
دان دلیلو که به ادعای مجله نیویورکر، «در به تصویر کشیدن تروریسـتهـا اسـتاد است»، از مشـهورترین نویسـندگان پسـتمـدرن ادبیـات آمریکـا به شمار میرود. «مرد در حال سقوط» درباره زندگی گروهـی از مـردم آمریکاسـت کـه پس از حملههای ۱۱ سپتامبر زنده ماندهاند. نویسنده با تغییـر در بخـشهـای مختلـف روایت داستان، خواننده را با بخشهایی ازدیدگاههای حمـاد ـ کـه یکـی از رباینـدگان هواپیماهای حملههای تروریستی ۱۱ سپتامبر است ـ آشنا میکند. این بخشهـا جریـان فکری او، خاطرات گذشته و حرکـت او از هـامبورگ بـه فلوریـدا تـا لحظـه برخـورد هواپیما به برجهای دوقلو را شامل میشود. در این کتاب، نویسنده در نظر دارد که خواننده خود را با انگیزههای حماد (در مقام یک مسلمان) برای مبادرت به عملیات تروریستی آشـنا کند.
در رمان «مرد در حال سقوط» بـیرحمـی و وحشـیگری مسـلمانان در مقابلـه بـا رفتـار انساندوستانه آمریکاییها قرار میگیرد. در این رمان، افرادی از قومیتها، ملیتهـا و ادیان مختلف به چشم میخورند؛ اما تنهـا شخصـیتهـای مسـلمان داسـتان بـه شـکل تروریست تصویر شدهاند. نویسنده با ارائه تنوع فرهنگـی و ملیتـی در آمریکـا (وجـود روسها، یونانیها، لاتینوها و حتی مسلمانان) سعی مـیکنـد، ایـن تصـور را بـه وجـود بیاورد که آمریکاییها مردم مختلف را پذیرا میشوند و همین رفتار، از آنها در مقابـل مسلمانان قربانیان بیگناهی ساخته است؛ قربانیانی که به منزله دشمنان صـلح و امنیـت «دنیای متمدن» بازنمایانده شدهاند. تفاوت ماهوی مسلمانان با سایر ملل دنیـا تـا حـدی است که آنا (از شخصیتهای داستان) میگوید: «نمیشود اسمی برای آنها پیـدا کـرد». در «مرد در حال سقوط، برای مقایسه بـین شـرق و غـرب، از گفتگـوی بـین شخصیتهای داستان استفاده میشود. بـرای مثـال، فلـورانس (یکی از شخصیتهای داستان) بـا اشـاره بـه مسـلمانان میگوید: «آنها ضد تمام چیزهایی هستند که ما نمادی از آن هستیم؛ اما به خدا اعتقـاد دارند». در این کتاب، مسلمانان در تقابل بـا تمـدن، ارزشهـا و جامعه مـدنی غرب بازنمایانده میشوند. نینا (یکی از شخصیتهای داستان) به تفاوت ذاتی مسلمانان و آمریکاییها اشـاره مـیکنـد؛ تفاوتی که به عقیده او، به دلیل ناتوانی مسلمانان در تشکیل جامعه مدنی، اشـتیاق آنـان برای مرگ و عقبماندگی درونی آنهاست: «یک طـرف سـرمایه، تـلاش، تکنولـوژی، مدنیت، قانون، پلیس و زندان قرار دارد و طرف دیگر، تنها تعدادی که مشـتاق مرگنـد.»
در «تروریست» نیز مانند رمان مرد در حال سقوط، ویژگیهای مسلمانان، ویژگیهـایی از پیش تعیین شده است و بدون در نظر گرفتن خصوصیات فردی و شخصی، به همگـی آنها تعمیم داده میشود. اعراب معاصر با اعراب قرنها پیش فرقی ندارند و بـه همـان اندازه عقب مانده و بدوی هستند. «مسلمانان» به گونهای تصـویر مـیشـوند کـه انگـار ویژگیهای فردی ندارند؛ تمام آنها غیرمنطقی، غیرطبیعی و وحشی هستند؛ کسانی کـه به راحتی بقیه را میکشند و خودشان هم آماده مردن هستند. در رمان «تروریست»، نمونه ایـن توصیفها احمد است؛ نوجـوان مسـلمانی کـه از نظـر روحـی مشـکل دارد. یکـی از توصیفهای بارز مسلمانان در این کتاب، این است که آنها اشتیاق زیادی برای مـردن دارند: «مردن برای آنها اهمیتی ندارد.»
آپدایک در نقدی که بر یکی از رمانهای سلمان رشـدی نوشـت، او را بـه دلیـل «جان بخشیدن به خشـم دایمـی اسـلام بـا زنـدگی، و شخصـیت بخشـیدن بـه آنهـا»، تحسین کرد. به نظر میرسد، قصد او از نوشتن رمان تروریست نبز همین بوده است.
***
در پایان این مجموعه یادداشت، بایستی خاطرنشان ساخت که به نظر میرسد ادبیات آمریکا از ابتدای شکلگیری خود لایههای متعددی داشته است. یکی از این لایهها را میتوان به دو شکل مصرف داخلی و خارجی تعریف کرد؛ بخشی از ادبیات آمریکا تنها برای خوانندگان آمریکایی نوشته شده است که تصویری از منجی و نجاتدهنده دنیا از دولت آمریکا ساخته و بخشی دیگر در قالبهای مختلف به مشروعیتبخشی ارکان مختلف نظام آمریکایی پرداخته است؛ از سوی دیگر ادبیات جهانی آمریکا به سوی ذائقهسازی و جهانیسازی فرهنگ آمریکایی در دنیا پیش رفته است.
در لایهای دیگر ادبیات رسمی آمریکا وجود دارد که از تمام وقایع رخ داده، تصویری محق و قانونی از آمریکا در جریانات تجاوزها و خشونتهای فیزیکی و کلامی و فرهنگی آمریکا از وقایع سرخپوستان، سیاهپوستان، کارگران، زنان و کشورهای تحت سلطه آمریکا به وجود میآورد. البته ادبیات اعتراضی مرسوم در آمریکا نیز در قالب نظام آمریکایی عمل میکند، هرچند فراتر از دولت آمریکا باشد.
پایان
نویسندگان: هدی حاجیان و قدسیه پائینی
خیلی خوب بود. نکات جالبی در این ۶ قسمت وجود داشت.
کتاب های “مارک تواین” برای آشنایی با ادبیات آمریکا میتونه نقطه خوبی باشه (کتاب هایی مثل هاکلبری فین)