یکی از جنبههای مهم برای شناخت تاریخی جامعه آمریکا، ادبیات آمریکا و سیر تحولات آن است. اگر ادبیات جامعه آمریکا را نشناسیم، بسیاری از ناگفتههای تاریخی آن را درک نخواهیم کرد؛ چرا که اگر موتور محرکه تحولات ادبی را تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بدانیم، متقابلاً آثار ادبی را نیز باید انعکاسی از این تحولات تلقی کنیم.
در سال ۱۴۹۲ میلادی، کشتی کریستف کلمب و همراهان او در ساحل سرزمینی که بعدها آمریکا نامیده شد، لنگر انداخت. تعدادی از همراهان کلمب، یهودیان اروپایی و جمعی دیگر از آنان، دریانوردان اسپانیایی و ایتالیایی بودند. هزینه سفر را سرمایهداران سوداگر یهودی تأمین کردند و دیگر امکانات را دولت استعمارگر پادشاهی اسپانیا فراهم ساخت. هدف دستاندرکاران سفر، دستیابی به سود تجاری و کنترل بازارهای شرق بهویژه هندوستان بود، اما مسیری که کشتی کریستف کلمب در پیش گرفت، آنها را به سواحل آمریکا رساند.
در نقاط مختلف قاره آمریکا چند تمدن کهنسال سرخپوستی که مبتنی بر باورهای میتولوژیک و اسطورهای بودند، سیطره داشتند. ورود تدریجی مهاجران اروپایی در قرن پانزدهم تا هجدهم به قاره امریکا، موجب نابودی کامل تمدنهای بومی و نسلکشی سرخپوستان گردید. تا اواسط قرن هجدهم، مجموعهای از کلونیهای سفیدپوستنشین در خاک قاره تشکیل شدند و این کلونیها تحت سلطه پادشاهی استعمارگر بریتانیا قرار داشتند. ساکنان این کلونیها که از نسل مهاجران سفیدپوست اروپایی بودند، اغلب نژاد انگلوساکسونی داشتند، به زبان انگلیسی حرف میزدند و به گرایشهای مختلف پروتستانیسم و پیوریتانیسم مسیحی اعتقاد داشتند.
در سالهای دهه ۱۷۷۰، به خاطر تشدید رقابتهای اقتصادی سرمایهداران و بازرگانان کلونینشینها با سرمایهداران انگلیسی و افزایش فشارهای مالیاتی دولت انگلستان، و نیز تحت تأثیر آرا و شعارهای عصر روشنگری اروپا، بهویژه اندیشههای جان لاک، ساکنان کلونینشینها به سودای استقلال افتادند. در سال ۱۷۷۶ و در پی بالا گرفتن اختلافات میان کلونینشینها و دولت بریتانیا، کنگرهای متشکل از چند ایالت در فیلادلفیا تشکیل و منجر به امضای «اعلامیه استقلال» شد. از سال ۱۷۷۶ تا سال ۱۷۸۳، جنگهای استقلال ادامه یافت و سرانجام جمهوری ایالاتمتحده آمریکا که تجسم سیطره کلانسرمایهداران بازرگان و بردهدار و فراماسونر تحت لوای شعارهای «لیبرالیسم کلاسیک» بود، تشکیل شد.
دولت آمریکا از همان آغاز تشکیل، آشکارا خصلت سرمایهدارانه داشت و رهبران اصلی و بنیانگذاران آن نظیر جرج واشنگتن، توماس جفرسون و جان آدامز، همگی فراماسونر بودند. بنیاد نظام سیاسی-اجتماعی نوپدید در ایالاتمتحده آمریکا بر پایه سیطره سرمایهداران و سلطه لیبرالیسم و غلبه آرای پوزیتیویستی فلاسفه تحلیلی انگلوساکسون و حاکمیت مشهورات عصر بهاصطلاح روشنگری، سامان گرفت.
ادبیات آمریکا مقاطع متفاوتی در طول تاریخ خود داشته است که متأثر از تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آمریکا بوده است. هر چند که بررسی تاریخ آمریکا به واسطه ادبیات مرسومش به دلیل فاصلهای که میان حقایق تاریخی و متون ادبی وجود دارد، کامل و کافی نیست. بسیاری از اتفاقات و ماجراهایی که روحیه استعمارگری و خشونت آمریکایی مانند قتل عام سرخپوستان (ساکنان اصلی قاره آمریکا)، بردهداری سیاهپوستان، شورشهای کارگری و دانشجویی، حقوق زنان و کودکان، حملات و تجاوزهای ارتش آمریکا به سایر کشورهای جهان و امثالهم در ادبیات رسمی آمریکایی جایی ندارند.
جنگ آمریکا علیه انگستان معروف به جنگ استقلال (۱۷۷۵ تا ۱۷۸۳)، تلاش آمریکا برای خروج از سلطه استعماری انگلیس بود که به پیروزی و استقلال امریکا منجر شد. پیروزی به دست آمده امیدی برای شکلگیری یک ادبیات مستقل آمریکایی ایجاد کرد؛ با این حال به استثنای نوشتههای مهم سیاسی، تعداد اندکی آثار ادبی قبل و بعد از انقلاب نوشته شدند.
آمریکاییها از وابستگی بیحد خود به سبک ادبی انگلیسی ناراضی بوده و برای به دست آوردن یک ادبیات ملی که ذهن همه را به خود مشغول کند، شروع به تولید آثار ادبی با همین رویکرد کردند. با این حال استقلال ادبی آمریکا به دلیل شناخت و ارتباط عمیق با ادبیات انگلستان، موجب تقلید از الگوهای ادبی کلاسیک انگلیس شد و همچنین به دلیل مشکلات اقتصادی و شرایط سیاسی که کار انتشار را سخت میکرد، به کندی صورت میگرفت.
اولین دوره در ادبیات آمریکا را که در واقع آغاز و شکلگیری ادبیات آمریکایی است، دورهای است که با ویلیام براون شروع شده و تا واشنگتن ایروینگ ادامه مییابد. برخی منتقدان، داستان «توان همدردی» اثر ویلیام براون (متوفی به ۱۷۹۳ میلادی) را اولین اثر داستانی قابل ذکر در ادبیات آمریکا میدانند. شخصیت اصلی این رمان، مردی است که وقتی متوجه میشود معشوقهاش همان خواهر ناتنی او است، خودش را میکشد.
دو سال پس از انتشار «توان همدردی»، سوزانا هاسول راوسن به سال ۱۷۹۱ رمان «شارلوت تمپل» را منتشر کرد. این رمان درباره دختری انگلیسی است که به نیویورک فرار میکند و پس از تحمل ناکامیهایی، هنگام وضع حمل میمیرد. شارلوت تمپل، اثری بازاری است، اما بسیاری از منتقدین اولین رمان معتبر آمریکایی را «شوالیهگری مدرن» اثر براکنریج دانستهاند که از سال ۱۷۹۲ تا ۱۸۱۵ به صورت جزءجزء منتشر گردیده است. هیو هنری براکنریج (سال مرگ: ۱۸۱۶) نویسنده اسکاتلندیالاصل امریکایی است که ابتدا به سرودن نمایشنامههای منظوم نظیر «جنگ با نکرزهیل» و «مرگ ژنرال مونتگمری» پرداخت. او مدتی به انتشار مجله در فیلادلفیا و پنسیلوانیای غربی پرداخت. «شوالیهگری مدرن» را براکن ریج به تقلید از «دُن کیشوت» نوشت و شخصیتهای اصلی آن مردی به نام کاپیتان فاراگو و نوکر نادان و ابلهصفت او هستند. این رمان، صبغهای طنزآلود دارد و به ارائه تصویری از زندگی مرزنشینان آمریکایی و تقابل آنها با سرخپوستها ــ البته با نگرش طرفدارانه نسبت به سفیدپوستان ــ پرداخته است.
در سالهای دهه ۱۸۹۰، اولین رماننویس حرفهای آمریکا، یعنی چارلز براکدن براون، با آثاری چون «الکوین» (۱۷۹۸)، «ویلند» (۱۷۹۸) و «اورموند» (۱۷۹۹) پا به عرصه ادبیات گذاشت. براکدن در رمان «الکوین» به بیان آرای فمنیستی لیبرال پرداخت. این رمان بر پایه گفتوگوی میان بیوهزنی بهنام خانم کارتر و معلم جوانی به نام الکوین شکل گرفته است. الکوین، داعیهدار یک مدینه فاضله مدرنیستی است که به اعتقاد او برابری مورد نظر فمنیسم لیبرالی در آن تحقق مییابد. رمان پرآوازه براون، «ویلند» نام دارد. ویلند، داستان زندگی مردی جوان با زن و چهار فرزند او است که در نزدیکی فیلادلفیا زندگی میکنند. تئودور ویلند و خواهرش کلارا در کودکی پدرشان را از دست داده و نزد عمهشان بزرگ شدهاند. درونمایه اصلی داستان را تأکید بر نقش و اهمیت اصل تعلیم و تربیت و نیز خطرات ناشی از تعلیم و تربیت ناقص یا ضعیف تشکیل میدهد و درکل از آرای لاک و دیگر فیلسوفان عصر روشنگری درباره تأثیرپذیری بشر، اثر گرفته است.
«اورموند» رمان معروف دیگری از براون است که قهرمان آن دختر باهوش و خوبی به نام کنستانتینا دادلی است. کنستانتینا، دختری لامذهب و مدرنیست است که از آرای فمنیسم لیبرالی طرفداری میکند. برای کنستانتینا، معیار سنجش خوب و بد امور، نتایج عملی آنها است که بهخوبی بیانگر روح پراگماتیست و به لحاظ اخلاقی نسبینگر جامعه آمریکا است. در این داستان مردی بهنام اورموند نیز نقشآفرینی میکند که یک نیستانگار تمامعیار و دارای شخصیتی شرور است. اورموند قصد فریب و اغوای کنستانتینا را دارد، اما وقتی قصد تصاحب دختر را میکند، توسط کنستانتینا به قتل میرسد. در رمان اورموند با فضای بحرانی نشأتگرفته از اخلاقیات مدرن روبرو میشویم و این درحالی است که نویسنده خود از طرفداران رویکرد مدرنیستی است. جوهر نسبیانگارانه اخلاقیات مدرنیستی، قهرمانان رمان را دستخوش کشاکشها و تردیدهایی میسازد که خود نویسنده نیز قادر به حل و رفع آنها نیست. رمان اورموند در جهان انگلیسیزبان آن روز از شهرت زیادی برخوردار شد و شلّی، شاعر رمانتیک انگلیسی تحت تأثیر آن شعری به نام «کنستانتینا که آواز میخواند» سرود.
واشنگتن ایروینگ آخرین و شاید برجستهترین چهره ادبی دوره اول تاریخ ادبیات داستانی آمریکا است. او را پدر ادبیات داستانی آمریکا نامیدهاند. ایروینگ را موسس محفل ادبیای بهنام «نیکر بوکر» نیز دانستهاند. نیکر بوکر، نامی جعلی است که ایروینگ برخی آثار خود نظیر کتاب طنز «تاریخ نیویورک» را به این نام نوشته است.ایروینگ در سال ۱۷۸۳ متولد و فعالیت ادبی خود را از سال ۱۸۰۶ با انتشار مجموعه مقالاتی بهنام «سلمگاندی» آغاز نمود. ایروینگ در فاصله سالهای ۱۸۱۳ تا ۱۸۱۴ به انتشار یک مجله ادبی پرداخت. ایروینگ چندسالی را به عنوان وابسته و سپس دبیر سفارت آمریکا در اسپانیا و انگلستان مشغول فعالیت بود.
اهمیت اصلی ایروینگ به واسطه ابداع یک نوع زبان و سبک خاص در نگارش داستان است. او نویسندهای پرکار بود و آثار زیادی بهویژه در زمینه رمانهای تاریخی ــ نظیر «زندگی و سفرهای کریستف کلمب» (۱۸۲۸)، «وقایع فتح غرناطه» (۱۸۲۹) و «زندگی جرج واشنگتن» در پنج جلد (سالهای ۱۸۵۰ تا ۱۸۵۹) ــ منتشر کرد. مجموعه داستانهای «دیپ وان وینکل» از آثار معروف او است که طرح آن از یک افسانه عامیانه آلمانی اخذ گردیده است. از دیگر آثار ایروینگ، یک مجموعه داستان تخیلی بهنام «حکایتهای یک مسافر» را میتوان نام برد که از جهاتی پیشاهنگ سبک آثار سورئالیستی و نیز برخی داستانهای ارواحِ آلنپو بهحساب میآید.
در آثار ایروینگ فضاها و کاراکترها تاحدودی رنگ و بوی آمریکایی پیدا میکنند و از این نظر، ایروینگ را میتوان سلف مارک تواین و نویسندگان دوره دوم دانست. ایروینگ به تمدن آمریکایی نگاه خوشبینانه دارد و با نگاهی جانبدارانه از آن سخن میگوید.
ادامه دارد …
نویسندگان: هدی حاجیان و قدسیه پائینی