انگلستان امروز به لحاظ فرم سیاسی، نظام حقوقی، سیستم قضایی و … از سال ۱۶۸۸ تغییرات خاصی نداشته است. بورژوازی قدرت بیشتری پیدا کرده و روندهای مدرنتری پیش برده و با فرآیند پست مدرن همراه شده، اما اساس و شاکله همان مدل حکومتی است که در سال ۱۶۸۸ شکل گرفت. در انگلستان قرن هفدهم دو اتفاق بزرگ رخ میدهد، یکی به نام انقلاب انگلیس معروف است که از ۱۶۴۲ تا ۱۶۴۹ طول میکشد و دیگری سال ۱۶۸۸ که به انقلاب باشکوه معروف است.
خاندان تئودور اگرچه از طبقه اشراف انگلیسی بودند، اما فضا را برای رشد سرمایهداری آماده کردند. این خاندان سعی کرد توازنی بین سرمایهداری و اشراف ایجاد کند. در حالی که این خاندان سعی میکرد طبقه اشراف را نگه دارد، اما زمینه را برای بورژوازی آماده میکرد.
طبقه بورژوای انگلستان از سال ۱۶۴۲ در پارلمان حضور پیدا کردند. منش بورژواها اینگونه بود که قدرتی به دست بیاورند و آن را تبدیل به ابزاری علیه کانون قدرت کنند تا قدرت بیشتری به دست آورند. هرجا که بتوانند با کارهای قانونی، هرجا که نتوانند با کارهای غیرقانونی این فرمول را پیاده سازی میکنند. این طبقه سال ۱۶۴۲ قدرت غالب در پارلمان را به دست میآورد. شاه قصد تعطیلی پارلمان را داشت(در آن زمان تعطیلی پارلمان از اختیارات شاه بود) اما پارلمان حاضر به تعطیلی نشد. علت تعطیلی پارلمان توسط شاه عدم تأمین مالی جنگ سه پادشاه بود که از سال ۱۶۳۳ بین سه کشور انگلستان، ایرلند و اسکاتلند آغاز شده بود. تقابل بین شاه و پارلمان کمکم بالا گرفت و پارلمان مسلح شد. بین پادشاهی انگلستان و سپاه پارلمان هفت سال جنگ شکل گرفت، فرمانده سپاه پارلمان شخصی پیوریتن به نام کرامول بود و چارلز اول فرماندهی سپاه پادشاهی را بر عهده داشت. سرانجام سپاه پارلمان پیروز این جنگ هفت ساله می شود و چارلز اول را گردن میزنند. البته بایستی خاطرنشان ساخت که علت مخالفت پارلمان برای تأمین نکردن هزینه جنگ سه پادشاه خیرخواهی و صلح طلبی نبود، بلکه این ضعف را ابزاری برای به دست آوردن منافع بیشتر استفاده کردند و آن زمان استفاده از این قدرت بود.
از سال ۱۶۴۹ تا ۱۶۵۸ کرامول قدرت را در دست دارد و نام حکومتش را «کامولس» یعنی حکومت تودهها قرار میدهد، اما کرامول مانند پادشاهان خودش یکه و تنها قدرت را به دست گرفته و در مقاطعی پارلمان را نیز تعطیل میکند. او عملاً دیکتاتوری با ماهیت بورژوازی بود.
کرامول در دوران حاکمیتش نقش یهودیان را بسیار پررنگ میکند. کرامول یکی از کسانی است که تحت عنوان حقوق برابر، نقش یهودیان را پررنگ کرده، سرمایهداری را به شدت تقویت کرده و حلقههای ماسونی را درون سیستم سیاسی انگلستان نهادینه میکند. او دیکتاتوری تمامعیار است و بسیار به سرمایهداری انگلستان برای بروز و ظهور بیشتر در سیاست کمک میکند. پس از مرگ کرامول پسرش دو سال قدرت را به دست میگیرد، اما نمیتواند آن را حفظ کند و سال ۱۶۶۰ جیمز دوم از خاندان استوارتها حکومت را به دست آورده و قدرت به خاندان استوارت ها باز میگردد.
نویسنده: محمدجواد اتابکی
با عرض سلام وخسته نباشید بابت مطالب خوبتون.
اگرراجع به ماسون ها هم بحث کنید خیلی خوبه.
ممنون.
خیلی متن خوبی بود. فقط یه چند تا نکته هست: ۱-فکر کنم در سطر چهار در ابتدای سطر منظورتون از خاندان “تئودور” در حقیقت خاندان “استوارت” هست.
۲-اولیور کرامول حدود فقط پنج سال (۱۶۵۴-۱۶۵۸) بعنوان لرد پروتکتور حکومت کرد (حدود یک سال هم پسرش ریچارد کرامول) و در حد فاصل ۱۶۵۴-۱۶۴۹ پارلمان بصورت جمعی حکومت را ادامه میکرد. اسم حکومتی که در این دوران یعنی ۱۶۶۰-۱۶۵۴ در انگلیس روی کار آمد “جمهوری مشترک المنفعه انگلیس” نام گرفت Commonwealth of England. در سده های بعدی هم جمهوری های مشترک المنفعه ای مثل “لیتوانی-لهستان” و راین” با تبعیت از این نوع حکومت در اروپا شکل گرفتند.
۳-واژه “کامولس” خیلی به واژه “کاملوت” یعنی قلعه افسانه ای شاه آرتور نزدیکه نمیدونم این فقط تشابه اسمی یا چیز دیگه ای!
۴-تا اون جای که اطلاع دارم “بورژوا” واژه فرانسوی هستش؛ “بورژ” هم آلمانی نیست البته “بورگ” Bürg به آلمانی یعنی شهر. زبان آلمانی “ژ” مستقیم نداره.
۵-خیلی جالبه که کرومول حلقههای ماسونی را در سیستم سیاسی انگلستان نهادینه میکنه و خود این مطلب از یه مهندسی اجتماعی و زیر ساختی خبر میده که البته با کوچ پیوریتن های بورژوا به آمریکا کامل میشه! البته از زمان دربار الیزابت تئودور و بعد جنگ آرمادا صحبت این کوچ و پایه ریزی بود که در زمان استوارت ها و بعد از اون کرومول شدت گرفت و اورانژ هم ضربه نهایی رو زد.