نسب آنگلوساکسون از کجا می‌آید؟

زمان مطالعه: 5 دقیقه

پیشینه تاریخ ساکنان سرزمین انگلستان یا بریتانیا را می‌توان شکارچیان عصر حجر و حضورشان در این سرزمین دانست. پس از آن‌ها قبایل متعددی به این سرزمین مهاجرت کردند. مهاجران که به آن‌ها ایبریایی می‌گفتند، برای گذران زندگی علاوه بر شکار، به کشاورزی روی آوردند. آن‌ها در این سرزمین ساختمان‌هایی برپا کرده‌اند که بعضاً تا به امروز دوام آورده‌اند؛ از جمله حلقه سنگی معروف که حصار سنگی نام گرفته است.

 حصار سنگی (Stonehenge) – باستان شناسان زمان ساخت این بنای اسرارآمیز را حدد ۲۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح تخمین می زنند. وزن هفت جفت سنگ عمودی ۴۵ تن است و چرایی ساخت و چگونگی حمل این سنگ‌ها مواردیست که هنوز هم بی پاسخ مانده است.

ساکنان بعدی این سرزمین سلت‌ها بودند. تهاجم سلت‌ها به این سرزمین حدود سال ۷۰۰ پیش از میلاد صورت گرفت و به افزایش جمعیت جزیره کمک کرد. از نظر فناوری، سلت‌ها به مراتب پیشرفته‌تر از ایبریایی‌ها بودند و برخلاف ایبریایی‌ها که از سنگ و مفرغ بهره می‌بردند، آن‌ها از ابزار آهنی استفاده کرده و سکه طلا ضرب می‌کردند. آن‌ها دینشان بر اساس تقدیس طبیعت بود و افرادی به نام دروئید که کارشان قربانی کردن انسان بود، امور مذهبی را اداره می‌کردند.

یک دروئید در حال اجرای مراسم قربانی

گائلی‌ها، برایتون‌ها و سایمری‌ها سه قبیله اصلی سلتی‌ها بودند. برایتون ریشه بریتانیا و سایمری‌ها همان ولزی‌ها هستند. سلت‌ها هیچ‌گاه ملتی متحد نبودند و قبایل مختلف، همواره با یک‌دیگر در جنگ بودند و یکی از رسومشان هم این بود که قبل از شروع نبرد بدنشان را با رنگ آبی نقاشی می‌کردند.

سرانجام سلت‌ها برای مقابله با دشمن مشترکی به نام امپراتوری روم مجبور به اتحاد شدند. ژولیوس سزار فرمانده لشکر روم بود. او در سال‌های ۵۴ و ۵۵ قبل از میلاد اقدام به لشکرکشی به بریتانیا کرد که هر دو مورد به شکست منتهی شد، اما سرانجام در قرن بعدی سپاه روم تحت رهبری امپراتور گلادیوس موفق به فتح بریتانیا شد. آن‌ها چهار صد سال بریتانیا را در اشتغال خود داشتند. آن‌ها چهره انگلستان را تغییر دادند و شهرهایی ساختند که به مراکز بازرگانی تبدیل شدند، شهرهایی مانند : لندن یورک، گلوسستر، کلچستر و لینکلن. یکی از آثار رومی‌ها که تا به امروز مانده، همین نام‌گذاری شهرها است. بسیاری از آن‌ها هنوز هم پسوند کاستر یا چستر دارند که در زبان لاتین به معنای دژ و قلعه است. البته مهم‌ترین اثر ماندگار رومیان مسیحیت بود که به واسطه مبلغان مذهبی به این سرزمین آمد.

خروج سربازان رومی از بریتانیا به واسطه ضعف قدرت مرکزی در روم (در سال۴۱۰ میلادی)، سبب شد تا انگلستان بی دفاع شود. سلتی‌ها به ناچار جنگجویانی را از اروپا اجیر می‌کردند تا با دشمنان شمالیشان بجنگند. اما این جنگجویان چنان از این سرزمین خوششان آمده بود که تصمیم گرفتند خودشان به آن حمله کنند!

سه قبیله آنگل‌ها، ساکسون‌ها و ژوت‌ها به انگلستان آمدند. آنگلوساکسون‌ها که خاستگاهشان در دانمارک و شمال غربی آلمان بود، از طریق دریای شمال به انگلستان آمده‌اند و در سال ۵۵۰ میلادی تقریباً در تمام قسمت‌های انگلستان امروزی به جز کورنوال سکونت گزیدند. تمدن رومی موجود در انگلستان برای فاتحان آنگلوساکسون فایده زیادی نداشت و شهرها به روستا تبدیل شده و یا از بین رفتند، زیرا آنگلوساکسون ها عمدتاً کشاورز و صیاد و البته بعضی نیز دزد دریایی بودند!

ساکسون‌ها در جنوب، ژوت‌ها در جنوب شرقی و آنگل‌ها که نام انگلستان از نام آن‌ها مشتق شده، در شرق و شمال ساکن شدند. هنگامی که مهاجمان به رودخانه سورن در جنوب غربی و رودخانه‌های مرسی و دی در شمال غربی رسیدند، بخش‌های سلت‌نشین بریتانیا یعنی کورنوال، ولز و اسکاتلند نیز از هم‌دیگر جدا شدند.

آنگلوساکسون‌ها نیز مانند سلت‌ها با هم متحد نبودند. آن‌ها چندین قلمرو کوچک تشکیل دادند و همواره با هم در جنگ بودند. این کشورها شامل وسکس، ساسکس، اسکس، کنت، آنگلیای شرقی، مرسی  و نورتامبرلند بودند که سرگرمیشان جنگ و اقتصادشان بر پایه کشاورزی بود.

از نظر اجتماعی طبقات از پایین به بالا بدین ترتیب بودند: مردان آزاد یا «سرول‌ها»، بعد اشراف یا «مردان ایلدور» و سپس پادشاهان قرار داشتند. مردم پادشاهان را جانشینان خداوند می­پنداشتند. به خانواده و همراهان پادشاه، اشراف می‌گفتند. آن‌ها در واقع جنگاورانی بودند که خدمت بزرگی به پادشاه کرده بودند. به تدریج نیز اشرافیت موروثی شد و از پدر به پسر به ارث می­رسید.

آنگلوساکسون‌ها مردمی جنگجو بودند، آن‌ها بت‌های اسکاندیناوی یعنی اُدین، تور، بالدر و … را می‌پرستیدند. عقاید آن‌ها به مرور با مسیحیت ادغام شد و یک مذهب منحصر به فرد انگلیسی ایجاد کرد.

یک‌صد سال بعد از حمله آنگلوساکسون‌ها به انگلستان، چهار نوع گویش ژرمن که فاتحان سرزمین انگلیس به آن سخن می‌گفتند به آرامی با یک‌دیگر ادغام شده و زبان انگلیسی قدیمی را پدید آوردند که البته با زبان کنونی شباهت بسیار کمی دارد. آنگلوساکسون‌ها بی­سواد بودند و با ورود مسیحیت تلاش‌هایی در جهت ثبت نوشتار در بینشان صورت گرفت. مشهورترین پادشاه آنگلوساکسون‌ها آلفرد بود. او اولین پادشاهی بود که توانایی خواندن و نوشتن داشت و کتاب‌های بسیاری را از لاتین به انگلیسی ترجمه کرد. آلفرد حدود سال‌های ۸۷۱-۸۹۹  میلادی در انگلستان می زیست. پادشاهی این قوم با شکست هارولد دوم از ویلیام فاتح در سال ۱۰۶۶ به پایان رسید، اما اکثریت مردم نژادشان انگلستان تا به امروز خود را از این نژاد می‌دانند.

نویسنده : مریم اسدزاده

منابع:

  • تاریخ انگلستان_ هارولد جی .شولتز –م. عباسعلی غفاری فرد
  • تاریخ جهان_ فیلیپه فرنادس آرمستو-م. شهربانو صارمی
  • تاریخ تمدن – ویل وآریل دورانت –م. گروه مترجمان

………………………………….مطالب مرتبط………………………………….

4 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نود و یک
نود و یک
5 سال قبل

جالب بود

محمد عامری پور
5 سال قبل

خیلی جالب بود. البته یه سری نظرات هم در مورد شخصیتی هست به اسم “شاه آرتور” که جدا از افسانه تاریخ نگاران مطرح کردند و گفتند که پادشاه مقتدری بوده که حوالی قرن ۵ تا ۷ میلادی انگلستان رو با سربازانش متحد میکنه. “شوالیه های میز گرد” “مرلین جادوگر سفید” “مورگانا جادوگر تاریک” “کاملوت شهر افسانه ای” هم اصطلاحاتی هست که زیاد به کار میره (ازش فیلم و کتاب زیاد هست).
بنظر میرسه که این افسانه ها خیلی هم بی ربط نیست (بعضی اوقات داخل رسانه های غربی آدرس غیر مستقیم میدن، بخصوص جدیدا). آرتور و شوالیه های میز گرد که از نمادهای و اعمال ماسونی هست، مرلین هم که به علوم خفیه و ارتباط با عوالم متافیزیکی و اجنه ارتباط داره! میشه در این زمینه تحقیق مفصلی انجام داد و جای ریشه یابی داره! پیشنهاد میکنم واسش وقت بگذاریم چون نکات جالبی میشه ازش پیدا کرد!